اقتصاد از مسیر عقلانیت می گذرد؛ نه حکومت!
سال ها است که حکومت در ایران به دنبال اصلاح اقتصادی در کشور است و هر بار هم وضعیت را خراب تر می کند. نداشتن برنامه و مشخص نبودن آینده دلایلی است که دولت ها را در به سامان کردن اقتصاد ناکام گذاشته است.
امیر محمدی در یادداشتی برای پارت نیوز نوشت: ” اقتصاد از مسیر عقلانیت می گذرد؛ نه حکومت! ”
اگر بخواهید ریشه های اصلی مشکلات اقتصادی در کشور را بدانید کافی است نگاهی به کشورهای در حال توسعه یا کشورهای منطقه که در حال برنامه ریزی برای رشد اقتصادی هستند بکنید.
برخی کشورها تاریخ مشخصی را تعیین کرده و اعلام کرده اند که تا آن تاریخ به سطح مشخصی از توسعه خواهیم رسید. مثل عربستان سعودی که سال ۲۰۳۰ را نشان داد. با این کار، امید عمومی را حفظ می کنند، گاهی کارشناسان و جوانان را از مهاجرت منصرف می کنند و دولت ها و فعالان اقتصادی در سراسر جهان را به ایجاد و تقویت روابط تشویق می کنند.
اگر از مزایای اجتماعی و سیاسی چنین هدفگیری چشمپوشی کنیم، حقیقت این است که آنچه دولتها و سرمایهگذاران را به تحکیم روابط تشویق میکند، «چشمانداز» و آینده کشور است. در غیر این صورت، حتی در صورت لغو تحریم ها، ایران کمک چندانی به پروژه های ژئواکونومیک منطقه ای و بین المللی – مانند بحث کریدورها – یا سرمایه گذاری خارجی و داخلی نخواهد کرد.
در نتیجه گفتمان غالب در حکومت به ویژه در حوزه سیاست خارجی باید «آینده نگر» باشد و حکومت دست از دخالت و سنگ اندازی بردارد. منظور از حکومت هر نهاد و وزارتخانه ای است که مسئولان آن اجازه کار به غیر خودی را در هر رده و جایگاهی نمی دهد.
وقتی سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای ورود به هر عرصه ای می بینند برای ورود به صنعت نفت باید با فلان نهاد کنار بیایند و برای صنعتی چون خودرو با فلان ارگان؛ وقتی در صنعتی قطعه ساز برای دریافت پول خود باید بعضا تا ۲۰ درصد فاکتور را به ماموران خریدی که جنس را از او ۶ ماه قبل خریدهاند شیرینی پرداخت کند انتظار دارید اوضاع کشور به سامان باشد؟
برای چه به سامان باشد؟ طرح و برنامه اقتصادی ایران برای آینده چیست؟ میخواهیم به کدام نقطه برسیم؟ هدف ما در صنایع پتروشیمی و نفت و گاز چیست؟ برنامه های بالا دستی یا نقشه راه ما در صنعت خودرو چیست؟ دولت آقای رئیسی که سه سال نمایشگاه تحول خودرو گذاشت و کلی برنامه و پلتفرم مشترک را مدعی شد و آخرش هم پول بیت المال را خرج نمایشگاه و مراسم کرد، دستاوردش چه بود؟
برای رشد کشور؛ برای رشد اقتصاد باید هدف داشت. نقشه راه داشت. به خدا که یک چوپان هم بی هدف و برنامه و آینده نگری گوسفندان را به چراگاه نمی برد.
وقتی نقشه راه کشور گذر از بحران های که پیش رو است. وقتی برنامه دولت ها زنده ماندن است. وقتی فکر دولت مردان خرج دولت است؛ نمی شود انتظار رشد داشت.
راهکار اما ساده است. شناخت ظرفیت های رشدی کشور؛ نوشتن برنامه و اهداف در آن حوزه ها، تولید نقشه راه و میل به اهداف، عدم رفتارهای غیر همسو و غیر متمرکز که باعث هدر رفت همین درآمد کم دولت است. گرد خوابیدن و کوچکتر نشستن دولت ها برای آنکه بتوانند بودجه عمرانی بیشتری جهت رشد کشور اختصاص دهند.
در غیر این موارد کشور به هیچ جا نخواهد رسید. نه پزشکیان کاری می تواند بکند و نه دیگری!
انتهای مطلب