خلاصه کتاب صد سال تنهایی؛ شاهکاری که برنده نوبل ادبیات شد!
در این مقاله به هسته اصلی ماجرای رمان صد سال تنهایی نگاهی کلی خواهیم انداخت. پس اگر مایل به دانستن داستان این رمان بدون خواندن آن هستید تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
به گزارش پارت نیوز؛ کتاب صد سال تنهایی یکی از آثار بسیار معروف و پرطرفدار نویسندهای اسپانیایی به نام «گابریل گارسیا مارکز» (Gabriel García Márquez) است که جایزه نوبل ادبیات را برای این نویسنده بزرگ به ارمغان آورد.
فهرست
خلاصه کتاب صد سال تنهایی
بزرگ خانواده بوئندیا یعنی خوزه آرکادیو بوئندیا قصد ازدواج با دختر عمویش اورسلا را دارد اما خانواده اورسلا به دلیل نسبت فامیلی آن ها مخالف این ازدواج است زیرا در گذشته حاصل ازدواج خاله اورسلا و پسر دایی خوزه کودکی با دم خوک بوده و آن ها می ترسند فرزند آن ها نیز به چنین سرنوشتی دچار شود.
ژوزه سرانجام خانواده اورسولا را راضی می کند، اما اورسولا به گفته او توصیه مادر، او تا مدت ها پس از ازدواج باردار نمی شود، تا اینکه یک روز در یک مسابقه خروس جنگی، خروس خوزه، خروس رقیب خود را می کشد، این باعث ایجاد نزاع بین آنها می شود و خوزه رقیب خود را می کشد.
پس از این داستان، خوزه و همسرش به همراه تعدادی دیگران شهر را به مقصدی نامعلوم ترک می کنند. بعد از دو سال سرگردانی زمانی که کنار رودخانه ای چادر زده بودند خوزه رویای ماکوندو که شهری پر رونق است را می بیند و بعد از بیدار شدن تصمیم می گیرد همان جا این شهر را پایه گذاری کند اما ماکوندو بستر حوادثی می شود که تا نسل ها خانواده بوئندیا را دنبال می کند و افراد این خانواده نمی توانند از بدبختی هایی که بر سر آن ها نازل می شود رهایی پیدا کنند.
اورسلا و خوزه در طول سفر فرزند پسری به نام خوزه آرکادیو به دنیا آورده اند که خوشبختانه دم ندارد. اهالی دهکده ماکوندو تا مدت ها به دور از هر گونه ارتباط با دنیای خارج به زندگی خود ادامه می دهند، تنها راه ارتباطی آن ها با خارج کولی هایی هستند که همه ساله به ماکوندو می آیند و فناوری های جدید شهرنشینی مانند آهن ربا، تلسکوپ و یخ را به آن ها معرفی می کنند.
رهبر کولی ها در کتاب صد سال تنهایی که ملکیادس نام دارد رابطه دوستی نزدیکی با خوزه برقرار می کند و اطلاعات زیادی درباره علوم مختلف به خوزه می دهد. علاقه خوزه به اسرار جهان و علوم باعث می شود پول زیادی را صرف خریدن این لوازم کند و به کلی از خانواده اش غافل بماند.
در این مدت اورسلا که صاحب پسر دیگری به نام اورلیانو شده است تمام بار مسئولیت خانواده را به دوش می کشد. پس از مرگ ملکیادس، خوزه تصمیم می گیرد برای کسب علم به شهر برود اما اورسلا با این تصمیم مخالفت می کند. از دنیا رفتن و زنده شدن دوباره ملکیادس و باقی ماندن روحش در میان اعضای خانواده بوئندیا از دیگر موارد ماورا طبیعی رمان می باشد.
بعد از تولد دختر خانواده، آمارانتا، خوزه آرکادیوی جوان دل به دختر جادوگری به نام پیلار ترزا می بندد و به دنبال شنیدن خبر بارداری ترزا از ده فرار می کند. اورسلا برای جستجویش می رود اما چند ماه بعد بدون پسرش و با افراد غریبه به دهده باز می گردد.
نوزه اورسلا و خوزه به نام خوزه آکاردیو به دنیا می آید و نزد آن ها بزرگ می شود. سال ها می گذرد و خوزه پیر که بیشتر از قبل سعی در کشف اسرار جهان دارد تا حدی در علوم غرق می شود که همه او را دیوانه می پندارند و در نهایت او را به درخت شاه بلوطی می بندند و تا پایان عمرش به همان صورت می ماند.
در طول سال هایی که فرزندان خوزه و اورسلا به مسائل عاشقانه و شکست های عشقی مشغول هستند به تدریج دهکده با سایر شهرهای منطقه ارتباط برقرار کرده، جنگ های داخلی شروع می شود و خشونت و مرگ را برای ماکوندو که تا پیش از این هرگز طعم آن ها را نچشیده بود به ارمغان می آورد.
پسر دوم خوزه یعنی اورلیانو وارد سیاست می شود و با نام سرهنگ اورلیانو بوئندیا، رهبری شورشیان لیبرال را به عهده می گیرد. نوه خوزه که هم نام پدر بزرگش است حکمرانی ماکوندو را به عهده می گیرد اما حکومت دیکتاتوری ایجاد کرده و در نهایت تیر باران می شود.
دولت ماکوندو در طول جنگ و حتی پس از آن به دفعات تغییر می کند و سرانجام جنگ های داخلی با امضای پیمان صلح به پایان می رسد. سرهنگ اورلیانو پس از اتمام جنگ اقدام به خودکشی می کند اما ناکام می ماند و پس از آن وقتش را در آزمایشگاه قدیمی پدرش می گذراند.
اقدامات پسران اورلیانو به بهسازی و رونق ماکوندو کمک می کند و باعث جذب هر چه بیشتر افراد غریبه به این دهکده می شود. سرمایه گذاران شروع به ایجاد مزارع موز و سوء استفاده از ساکنان ماکوندو می کنند، کارگران در اعتراض به این مسائل اعتصاب می کنند اما همگی توسط دولت قتل عام می شوند.
در روز قتل عام بارش باران غیر عادی در مانوکو شروع می شود و اورسلا پیش بینی می کند بعد از قطع باران از دنیا می رود. این بارش سه سال طول می کشد و با قطع شدن باران اورسلا که بیش از صد سال سن دارد از دنیا می رود و همزمان آخرین فرزند نسل بوئندیا به نام اورلیانو بابیلونیا به دنیا می آید.
سال ها می گذرد، افراد خانواده بوئندیا کم کم از ماکوندو مهاجرت می کنند. اورلیانو بابیلونیا شروع به رمز گشایی نوشته های ملکیادس می کند و در این حین به دنبال یک ازدواج فامیلی صاحب فرزندی با دم خوک می شود.
اورلیانو همسر و فرزندش را از دست می دهد و پس از کند و کاو در نوشته های مرموز ملکیادس متوجه می شود داستان زندگی خانواده بوئندیا در این نوشته ها روایت شده است. پیشگویی گفته است زمانی که آخرین نسل این خانواده موفق به کشف رمز نوشته ها می شود طومار این خاندان در هم پیچیده خواهد شد. با مرگ اورلیانو صد سال تنهایی به پایان می رسد.
نویسنده کتاب صد سال تنهایی
گابریل گارسیا مارکز نویسنده و روزنامه نگار کلمبیایی و خالق اثر پر فروش صد سال تنهایی است که در سال ۱۹۸۲ موفق به دریافت جایزه نوبل ادبی شده است.
مارکز کتاب صد سال تنهایی را سال ۱۹۶۷ و بعد از دو سال نگارش آن منتشر کرد، کتابی که به اعتقاد بسیاری از منتقدان بهترین اثر این نویسنده می باشد. از دیگر آثار او می توان به پاییز پدر سالار، عشق سال های وبا و ژنرال در هزارتوی خود اشاره کرد. گابریل گارسیا مارکز که در اواخر عمرش به بیماری آلزایمر مبتلا شده بود سال ۲۰۱۴ و در سن ۸۷ سالگی دار فانی را وداع گفت.
مترجمان کتاب صد سال تنهایی
این کتاب در ایران توسط مترجم هایی همچون کیومرث پارسای، بهمن فرزانه، اسماعیل قهرمانی پور و چند تن دیگر ترجمه و به چاپ رسیده است.
انتهای مطلب/م.ع