زندگینامه امام حسین (ع)؛ از ولادت تا شهادت اباعبدالله
امام حسین (ع) سومین امام شیعیان و دومین فرزند گرانقدر حضرت امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) است. شیعیان جهان از ایشان با القاب اباعبدالله و سید الشهدا یاد میکنند.
به گزارش پارت نیوز؛ امام حسین (ع) روز سوم شعبان سال چهارم هجری، در شهر مدینه در خانه حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) به دنیا آمد و بعدها به «سید الشهدا» ملقب شد. در این مطلب به زندگینامه این امام بزرگوار از لحظه تولد تا شهادت خواهیم پرداخت.
فهرست
امام حسین (ع) در کجا به دنیا آمد؟
امام حسین (ع) در سوم ماه شعبان سال چهارم هجری و در شهر مدینه منوره متولد شدند. بعدها لقب «سیدالشهدا» و «اباعبدالله» به او دادند. ایشان دومین فرزند خانواده هستند که پیامبر اکرم (ع) پس از نزول آیه تطهیر بارها و بارها ایشان را با نام «اهل بیت نبوت» خطاب قرار دادند.
اباعبدالله در دوران کودکی از محبت و علاقه فراوان پدر و مادر برخوردار بود. ایشان در دوران خلافت امام علی (ع) در کنارشان بودند و در جنگ های مختلف شرکت میکردند. در هنگام امامت امام حسن (ع) پیرو ایشان بودند و پس از شهادت ایشان نیز تا زمانی که معاویه زنده بود، به پیمان ایشان به معاویه وفادار بودند، اما به عملکرد او سخت اعتراض میکردند.
مدت عمر امام حسین (ع) و امامت ایشان
امام حسین (ع)، ۵۸ سال عمر کردند که ۷ سال از عمرشان در زمان برکت جدشان رسول الله و ۳۷ سال در زمان پدرشان امیرالمومنین و ۴۷ سال از عمرشان را نیز در کنار برادر بزرگوارشان امام حسن (ع) سپری کردند. مدت خلافت امام حسین ۱۱ سال بود.
فرزندان و همسران امام حسین (ع)
علماء نظرات مختلفی در مورد تعداد فرزندان امام حسین دارند. بر اساس نظرات شیخ مفید، امام حسین شش فرزند داشتند که نامهای آنها به شرح زیر است:
امام سجاد (ع) یا علی بن الحسین که نام مادرشان «شاه زنان» که به شهربانو نیز معروف بود و دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی بودند.
علی بن الحسین الاکبر (علی اکبر) که مادرشان لیلا نام داشتند که دختر ابی مره بن عروه بن مسعود ثقفی است. ایشان در روز عاشورا به همراه پدرشان شهید شدند و در کنار پدر گرامیشان در حرم ششگوشه به خاک سپرده شدند.
جعفر که مادرشان قضاعیه بودند. جعفر در دوران حیات پدرشان از دنیا رفتند.
عبدالله که معروف به علی اصغر هستند که در روز عاشورا به شهادت رسیدند. مادرشان رباب دختر امری القیس بود.
سکینه که مادرشان رباب است.
فاطمه که مادرشان ام اسحاق بودند.
امام حسین (ع) در دوران امامت پدرشان حضرت علی (ع) و برادرشان امام حسن (ع)
در تمام مدت امامت حضرت علی (ع)، ایشان با دلوجان از پدر اطاعت میکردند و در چند سالی که حضرت علی (ع) متصدی خلافت ظاهری شدند، حضرت اباعبدالله (ع) در پیشبرد اهداف اسلامی مانند یک سرباز فداکار عمل میکردند و مثل برادر بزرگوارشان تلاش میکردند و در جنگهای آن دوران از جمله صفین، جمل و نهروان شرکت کردند. پس از شهادت حضرت علی (ع) به فرمان خداوند و فرموده رسوال الله و وصیت امیرالمومنین (ع)، رهبری و امامت شیعیان به حسن بن علی (ع) که فرزند بزرگتر حضرت علی (ع) بودند، رسید.
امام حسین (ع) در دوران خلافت امام حسن (ع) همواره همفکر و همراه ایشان بودند. حتی زمانی که به دستور خداوند بزرگ، امام حسن (ع) مجبور به صلح با معاویه شدند و متحمل ناراحتیهای زیادی شوند، امام حسین (ع) همواره شریک رنجها و ناراحتیهای برادرشان بودند زیرا میدانستند که این صلح به صلاح مسلمانان و اسلام خواهد بود و هرگز به برادر اعتراضی نکردند.
دوران امامت امام حسین (ع) چگونه بود؟
وقتی که امام حسن (ع) به شهادت رسیدند، بنابر گفته رسوال الله و وصیت امیرالمومنین (ع) و برادرشان حسن بن علی (ع)، امامت و خلافت مومنان به ایشان واگذار شد. سالار شهیدان شاهد این مساله بودند که معاویه به ناحق بر حکومت اسلامی تکیه زده و تلاش زیادی برای تخریب جامعه اسلامی و قوانین خداوند میکند. ایشان از این مساله بسیار ناراحت بودند اما نمیتوانستند قدرتی را فراهم کنند که معاویه را از جایگاه حکومت اسلامی پایین بکشند. در واقع برادرشان امام حسن (ع) نیز به همین مشکل دچار بودند.
در تمام مدت حکومت معاویه، امام حسین با او به مخالفت پرداختند و با یزید بیعت نکردنده و او را به عنوان ولیعد نپذیرفتند. اباعبدالله حتی در برخی موارد نامهای انتقادی و کوبنده برای معاویه مینوشتند. معاویه اصراری برای بیعت گرفتن از امام حسین (ع) نکرد. زمانی که معاویه از دنیا رفت، یزید به عنوان جانشین پدرش بر تخت حکومت اسلامی تکیه زد. یزید خود را امیرالمومنین خواند و برای اینکه سلطنت ناحق و ستمگرانهاش را تثبیت کند، مصمم شد تا برای همه نامداران و شخصیتهای اسلامی بزرگ نامه بفرستد و آنها را به بیعت با خودش دعوت کند.
به همین خاطر، نامهای برای حاکم مدینه ارسال کرد و در آن خواهان بیعت گرفتن حاکم مدینه از امام حسین (ع) برای خود شد. او همچنین دستور داد در صورتی که امام بیعت نکردند ایشان را به قتل برسانند.
حاکم مدینه این خبر را به اطلاع امام رساندند و از ایشان جواب خواستند. امام حسین نیز در پاسخ به نامه حاکم مدینه فرمودند: «اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِیَتِ الاُْمَّهُ بِراعٍ مِثْلَ یَزیدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آلهیَقُولُ: اَلْخِلافَهُ مُحَرَّمَهٌ عَلى آلِ اَبى سُفیانَ.». «امام فرمودند: در این صورت باید گفت: همانا ما از خداییم و به سوی خدا برمی گردیم و آنگاه که افرادی چون یزید بر مسند حکومت اسلامی بنشینند، باید فاتحه اسلام را خواند. این زمام داران با نام اسلام و قدرت اسلامی، اسلام را از بین می برند. و من خودم از پیامبر اکرم (ص) شنیدم که میفرمودند: خلافت بر ابوسفیان حرام است.
امام حسین (ع) چگونه به شهادت رسید؟
امام حسین (ع) از این مساله آگاه بودند که اگر حکومت یزید را نپذیرند و در مدینه بمانند، ایشان را به شهادت خواهند رساند. در نتیجه به امر خداوند، شبانه و مخفیانه از مدینه به سوی مکه حرکت کردند. سپس کوفیان از امام که در مکه به سر میبردند، درخواست کردند که نزد آنان بیایند تا زمامدار امور ایشان باشند. امام نیز مسلم بن عقیل که پسرعمویشان بودند را به کوفه فرستادند تا واکنش اجتماعی و حرکتشان را از نزدیک دیده و برایشان بنویسد. مسلم که به کوفه رسید، با استقبال گرم و صمیمی مواجه شد. هزاران نفر با ایشان به عنوان نایب اباعبدالله بیعت کردند و مسلم نیز نامهای به امام نوشت و حرکت فوری امام به سوی کوفه را لازم دانست.
با وجود اینکه امام حسین (ع) کوفیان را به خوبی میشناختند، اما بی وفایی و بیدینی شان را در زمان حکومت پدر خود دیده بودند. ایشان می دانستند که نمیتوانند به گفتههای آنها اعتماد و بر روی بیعتشان حساب کنند. اما برای اجرای امر پروردگار و اتمام حجت تصمیم به حرکت به سمت کوفه گرفتند. ایشان تا هشتم ذیحجه در مکه ماندند تا هر کسی که در راه مکه مانده بود، خود را به ایشان برساند و در چنین روزی با پیروان خود از مکه راهی کوفه شدند. ایشان با این اقدام به جهانیان فهماندند که یزید را به رسمیت نمیشناسند و با او بیعت نخواهند کرد، بلکه علیه او قیام خواهند کرد.
یزید که متوجه حرکت ایشان به سمت کوفه شد و از بیعت کوفیان با او آگاه گشت، ابن زیاد را از طرف خودش به کوفه فرستاد. ابن زیاد از ضعف در ایمان و دو رویی و ترس مردم کوفه استفاده کرد و با ایجاد تهدید و ارعاب، آنان را از اطراف مسلم پراکنده کرد و در نتیجه مسلم به تنهایی با اعمال ابن زیاد به مبارزه پرداخت. در نهایت کار به جایی رسید که همان کسانی که برای نوشتن نامه به امام حسین اصرار کرده بودند، لباس رزم پوشیدند تا به محض ورود امام حسین به کوفه، ایشان را به شهادت برسانند.
امام حسین (ع) از زمانی که مدینه را ترک کردند و تمام مدتی که در مکه بودند و در طول حرکت از مکه به کربلا، به صراحت اعلام میکردند مقصود من از حرکت، رسوا ساختن حکومت ضد اسلامی یزید و برپایی امر به معروف و نهی از منکر و ایستادگی در برابر ظلم و ستم است. من به جزء زنده نگاه داشتن نام اسلام و دین محمدی و سنت پیامبر، هدف دیگری ندارم.
این ماموریتی است که پروردگار به من سپرده و من باید در این راه تلاش کنم، حتی اگر این کار به قیمت کشته شدن خودم و فرزندان و یاران من تمام شود. امام حسین (ع) با علم امامت میدانستند که این آخرین سفرشان به شهادت میانجامد. اما ایشان کسی نبودند که از فرمان خداوند سرپیچی کرده و در برابر این دستور آسمانی و فرمان خداوند برای جان خود ارزش قائل شده یا واهمهای از اسارت خود و خانوادهشان داشته باشند. ایشان بلا و شهادت را سعادت میدانستند.
امام از مکه رهسپار کوفه شدند تا زمامدار امور مومنین باشند، اما قبل از امام، عبیدالله بن زیاد از طرف یزید وارد کوفه شد تا امام نتواند وارد کوفه شود. امام حسین (ع) در کربلا با سپاهیان عبیدالله بن زیاد مواجه شدند و در جنگی که در دهم محرم سال ۶۱ قمری میان دو لشکر در گرفت، به همراه ۷۲ تن از یارانش به شهادت رسیدند. پس از جنگ نیز خانواده ایشان به اسارت یزید در آمدند و به کوفه و شام فرستاده شدند.
شهادت ایشان در طول تاریخ تاثیر قابل توجهی بر رفتار مسلمانان و شیعیان داشته است. شهادت ایشان الهام بخش مبارزات، انقلابها و قیامهای متعددی بود. آن حضرت زمانی که اساس اسلام را در خطر دید، همراه یاران اندک و با ایمان خود با سپاه یزید به مبارزه پرداخت بهگونهای که دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها تاثیرگذار بود که همه ساله عاشقان آن حضرت و شیعیان در سرتاسر جهان در ایام محرم برای ایشان سوگواری و عزاداری میکنند.
حرم مطهر امام حسین (ع) کجاست؟
محل دفن سالار شهیدان در کربلا واقع شده است. در واقع یاران آن حضرت، پیکره ایشان و یارانش را در همان جایی که به شهادت رسیدند، دفن کردند. در آن دوران، آرامگاه ایشان تنها برآمدگیهایی بر روی خاک بود. در طول تاریخ بارها و بارها مقبره ایشان ساخته و مزین گشته و بارها تخریب شد. به عنوان مثال در دوران قاجار، آقا محمدخان قاجار دستور داد تا گنبد اباعبدالله را به طلا مزین کنند. مهمترین و جدیترین تخریب ایجاد شده به دستور متوکل صورت گرفت. وهابیان نیز در سال ۱۲۱۶ قمری آسیب جدی به بارگاه ایشان وارد کردند.
انتهای مطلب