آشنایی با مراسم شام غریبان + فلسفه روشن کردن شمع
مراسم شام غریبان برای عرض تسلیت پس از واقعه کربلا به اهلبیت امام حسین است. در کربلا این شب را «لیلة الوحشة» (شب وحشت) میگویند. در این شب با ذکر مصائب کودکان و اسراء، برای نشاندادن اندوه شمع روشن میکنند.
به گزارش پارت نیوز؛ منشاء اتفاق تاریخی شام غریبان سوزاندن خیمههای اهلبیت امام حسین پس از شهادت امام و به اسیری گرفتن اهلبیت بهوسیله لشکریان یزید بن معاویه است. در شب شام غریبان با ذکر مصائب کودکان و اسراء، برای نشاندادن اندوه شمع روشن میکنند.
فهرست
مراسم برگزاری شام غریبان
در این مراسم در حرم علی بن موسیالرضا، همه خادمان حرم دورتادور یکی از بزرگترین صحنها شمع به دست میایستند و یک نفر میان جمعیت ایستاده و نوحه میخواند. مردم نیز همراه خادمان میشوند و شمع دست میگیرند. یک سینی بزرگ هم وسط صحن میگذارند که با شن پرشده و شمعهای روشن را در آن بهصورت ایستاده قرار میدهند.
معرفی مراسم شام غریبان
نوحههای این مراسم یادآور بیخانمانی اهلبیت امام حسین( ع) و اسیران و کودکان بازمانده از رویداد کربلا هست که در غروب عاشورا، بی مآمن در تیرگی شب، در بیابان کربلا به سر میبردند. شام غریبان کموبیش مانند یک مجلس روضه است، از رسوم این مراسم این است که چراغ را روشن نمیکنند.عزاداران با روشن کردن چند شمع، روشنی کمی در مجلس ایجاد میکنند.
سپاه دشمن غروب عاشورا هنگامی ک جنگ به اتمام رسید و تمامی مردان را به شهادت رساندند؛ زنان را از خیمهها خارج کردند و خیمهها را آتش زدند. در این هنگام زنان با دیدن عزیزان شهید شدهشان فریاد میزدند. عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین( ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان وی را که هفتادودو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس پیش ابن زیاد ارسال کرد.
عمر سعد خویش با گروهی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر بعد از دفن کشتگان سپاه خویش، همراه اهلبیت امام حسین( ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد. آیین این مراسم پس از ده شب عزاداری پایانبخش عزاداریهای دهه اول محرم درهئیت، تکیه و مساجد به عزاداری در مساجد در دهه دوم محرم میپردازند.
عزاداران، عَلَم و کتل برنمیدارند و زنجیر و سینه نمیزنند، بلکه با صفوفی نسبتاً منظّم به مجلس میآیند، با گریبانهای باز و با سکوت و متانت، مهموم و مغموم حرکت میکنند یا مینشینند. نزدیک به پایان عزاداری روضهای خوانده میشود که بیشتر به وقایع شب یازدهم محرم سال ۶۱ق و سرنوشت اعضای خاندان امام حسین(ع) مربوط میشود.
روشنایی شمع بهصورت نماد در شب عاشورا
نماد روشن کردن شمع در این مراسم به تصویر کشیدن آن لحظاتی است که شمع وجود سیدالشهدا درراه هدایت خلق آب گشته بود و جسم عریان و آغشته به خونش بر خاک کربلا افتاده بود.
قلم تاریخ دانان درباره سوگ غروب عاشورا
یک تاریخدان معاصر درباره عزاداری پس از اتمام جنگ و هنگام به اسارت گرفتن اهلبیت امام حسین اینگونه میگوید: در این دهپانزده ساله مشروطه، از عده مجالس تعزیهدارى، بخصوص شبیهخوانی خیلى کاسته شده، دستهگردانی هم زیاد نبود، گرفتارىهاى دیگر زندگى مجالى به این مستحبات نمیداد. بىایمانى طبقات دارنده و اعیان کشور، به طبقات پائین تر هم سرایت کرده، کمکم دستهگردانیها هم، منحصر به شب و روز عاشورا، و اربعین و ۲۸ صفر شده بود.
در کتابهای زیارت، براى عصر روز عاشورا، زیارتى واردشده است که معنای عرض تسلیت، به پیغمبر و على و فاطمه و حسن علیهمالسلام، یعنى اهل صاحبعزا هست. شاید فکر گرفتن شام غریبان هم، به شکل نقلشده امروزهروز است.
مراسم آیین عزاداری برای بازماندگان کربلا، تا قبل از مظفر الدین شاه، در تهران به شکل امروز برگزار نمیشد. همچنین نوحه دستهگردانی به زبان ترکى است، این امر مدرکی دال بر ورود این عزاداری به همراه ترکها با مظفر الدین شاه، به تهران آمده باشد.
چنانکه بزرگترین شام غریبان را هم در مسجد شیخ عبدالحسین، تکیه ترکها، میگرفتند. وقت این عزادارى، بعد از غروب آفتاب شب ۱۱ محرم، و ترتیب ازاینقرار بود که تا میتوانستند، مجلس را بیپیرایه و تجمل و کم چراغ میکردند. در این مراسم روضهخوانها هم حضور ندارند.
دستههای مختلف محلات شهر، از در تکیه واردشده، اعم از ترک و فارس، نوحه خود را به ترکى میخواندند.
گلمیشخ ایشیعه لر، شام غریبانه بیز، شیعیان! به شام غریبان آمدهایم،
ورماقه باش ساقلیقى، زینب نالانه بیز که بزینب نالان سرسلامتی بگوییم
اشعار فارسى هم اگر در ضمن این نوحه داشت، مضمون آن همینطورها بود. دستهها بى علم بودند، طبق چراغ و فانوس و مشعلى هم نداشتند، فقط بعضى از افراد یک شمع گچى در دست میگرفتند، که در تاریکى بازار و کوچههاى پر سوراخ از خطر سقوط در امان باشند و نوحه خود را هم، آرام و بىراه انداختن سروصدا، و تظاهر میخواندند.
بهبیاندیگر، میگفتند: گاهى همه مینشستند، و یکبند اشعار خود را میخواندند و بعد براى خواندن بند دوم، برمیخاستند، و در ضمن رفتن، مصراع دوم را تمام میکردند، و با این کیفیت، افتانوخیزان، دور مجلس که البته براى انجام این عملیات راهى در آن باز گذاشته بودند، گشته و خارج میشدند. اجمالاً چون این طرز عزادارى، سبک تازهاى بود، و هدف و منظور صحیح و منطقى هم داشت، و ترتیبات ظاهرى آن را هم، با اصل فکر و منظور، مناسب کرده بودند مجلس خوب میگرفت و مؤثر واقع میشد.
انتهای مطلب