اختلال شخصیت وابسته چیست؛ چه افرادی شخصیت وابسته دارند؟
اختلال شخصیت وابسته که با عنوان DPD نیز شناخته میشود، یکی از شایعترین اختلالات شخصیتی محسوب می شود. در ادامه به بررسی افرادی که دارای شخصیت وابسته دارند خواهیم پرداخت.
به گزارش پارت نیوز؛ اختلال شخصیت وابسته به صورت نیاز به مراقبت شدن توسط دیگران توصیف میشود. این مشکل روانشناختی باعث میشود که فرد به صورت افراطی مطیع و چسبنده رفتار کرده، ترس از جدایی داشته باشد و بدون اطمینان حاصل کردن از نظرات دیگران نتواند تصمیمگیری کند.
فهرست
بهطور کلی میتوان گفت که این اختلال بهصورت وابستگی بیش از حد به طرف مقابل در یک رابطه است. این بیماری در زنان بیشتر از مردان و در بچههای کوچک خانواده بیشتر از بچههای بزرگ بروز میکند و معمولا در اوایل جوانی و یا پس از شکلگیری روابط مهم در بزرگسالی آشکار میشود.
اختلال شخصیت وابسته چه ویژگی هایی دارد؟
این اختلال روانشناختی نشانه هایی دارد که به وسیله آن ها می توانید به راحتی متوجه این موضوع بشوید. از جمله این نشانه ها عبارتند از:
- ناتوانی در تصمیمگیری
- ترس شدید از ترک شدن
- سلطهپذیری
- عدم اعتمادبهنفس
- تامین نیاز دیگران
- عدم ابراز مخالفت
- تاییدپذیری دیگران
- عدم مسئولیتپذیری
- حساسیت نسبت به انتقاد
چه عواملی باعث بروز اختلال شخصیت وابسته میشوند؟
اختلال شخصیت وابسته ممکن است در اثر ترکیبی از عوامل بیولوژیکی و رشدی ایجاد شود. افرادی که در دوران کودکی توسط والدینی که بیش از حد محافظهکار هستند بزرگ شدهاند، یا یک بیماری جسمی مزمن داشتهاند یا در معرض اضطراب جدایی بودهاند، ممکن است ویژگیهای شخصیتی وابسته را در بزرگسالی نشان دهند.
تفاوت اختلال شخصیت وابسته با اختلال شخصیت مرزی
اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی بسیار نزدیک به هم هستند و در بسیاری از علائم این اختلال مشترک هستند. اما از نظر هویتی کاملاً از یکدیگر جدا بوده و دو اختلال مجزا محسوب می شوند.
مهمترین تفاوت بین اختلال شخصیت وابسته و اختلال شخصیت مرزی این است که در اختلال شخصیت مرزی، فرد نسبت به خروج احساس خشم و احساس پوچی و درماندگی زیادی می کند. اما در شخصیت وابسته، اگر فردی توسط دیگری رها شود، به راه های تسلیم گرایانه روی می آورد و برای رفع احساس وابستگی خود به دیگران به سراغ روابط دیگر می رود و به جستجوی آن می پردازد.
انواع اختلال شخصیت وابسته
میلیون پنوع اختلال شخصیت وابسته را تعریف کرده است که عبارتند از:
اختلال شخصیت وابسته مضطرب
این افراد اغلب ترکیبی از ویژگی های شخصیتی وابسته و اجتنابی هستند. آنها تمایلی به استقلال و استقلال و خودکفایی ندارند. آنها همیشه از طرد شدن می ترسند و زمانی که تنها هستند دچار اضطراب جدایی می شوند و دیگران باید به آنها اطمینان دهند که برای همیشه در کنارشان خواهند ماند، در غیر این صورت به شدت مضطرب می شوند.
اضطراب شخصیتهای وابسته گاهی به خشم تبدیل میشود، اما اغلب از ترس از دست دادن دیگران خشم خود را ابراز نمیکنند. این گونه افراد همیشه احساس ترس و عصبانیت می کنند و همیشه منتظر اتفاقات بد و ناگوار هستند و بیشتر اوقات به سادگی بی قرار و گیج می شوند.
شخصیتهای وابسته مطیع
این افراد از طرد شدن می ترسند و اغلب به این دلیل با دیگران نزدیک نمی شوند. آنها در روابط خود بسیار متواضع و متواضع هستند. آنها از هرگونه درگیری و درگیری اجتناب می کنند و هرگز احساس ارزشمندی نمی کنند.
گاهی اوقات آنها برای جلب حمایت دیگران و اجتناب از سرزنش، طرد شدن و انتقاد اطرافیان وانمود می کنند که بیمار هستند یا روحیه خوبی ندارند. این افراد به دنبال تایید هستند و در واقع از درون پذیرفته نمی شوند. آنها تنها زمانی احساس رضایت می کنند که دیگران آنها را تایید کنند. آنها بسیار فداکار، مطیع و فداکار هستند و اغلب در برابر مشکلات احساس ناتوانی می کنند.
شخصیتهای وابسته نابالغ
همانطور که از اسمش پيدا است این دسته از شخصیتهای وابسته دیدگاهی کودکانه دارند. بعضی از آنها انرژى زيادى براى سازگارى با اطرافیان صرف مىکنند و بعضى دیگر بالعکس حتى هیچ آرزویی و هدفى را مدنظر ندارند و در هيچ زمينهاى به موفقيت دست پيدا نمىکنند. در واقع بزرگسالانی که فعالیتهای کودکانه دارند، غالبا تمايل دارند با افراد کم سن و سال معاشرت کنند و از مسئولیتها گریزانند و شانه خالى مىکنند، در این دسته جای میگیرند.
شخصیتهای وابسته غیر مؤثر
شخصیتهای وابسته غیر مؤثر در کنار وابستگی از خود تمایلات اسکیزوئیدی نشان مىدهند. سریع خسته میشوند و انرژيشان به شدت اندک است؛ اغلب ساکت و در خود فروماندهاند و انگیزهی کمی دارند و اغلب مسئولیتهایشان را بىاهميت مىدانند و ناديده مىگيرند. درکل عقاید منفی مخربى دارند و اکثر اتفاقات زندگيشان را به شانس و تقدیر نسبت میدهند و به همين خاطر زندگى يکنواختى هم دارند.
شخصیتهای وابسته ایثارگرپ
برخى از اين افراد ویژگیهای خودآزارگری هم دارند و شدت وابستگی آنها بیشتر از وابستههای مطیع است. در واقع به برقراری روابط با دیگران خيلى بيشتر اهميت میدهند. حتى ممکن است هویت خود را از دست بدهند؛ به اين خاطر که به شدت مطیع دیگران ميشوند و حتی ارزشهای خود را زير پا ميگذارند و به ارزشهای طرف مقابلشان بها مىدهند. تنها رضايت ديگران برای افراد وابسته مهم است و به خاطر جلب رضایت دیگران موجب آزار خودشان میشوند و با اين کار هم لذت مىبرند.
ازدواج با شخصیت وابسته
شخصیتهای وابسته آماده پذیرفتن هر نوع سوءرفتار از سوی دیگران هستند و اگر همسر فرد مبتلا، شخصی سلطهجو باشد، ممکن است به سوءاستفادههای جسمی از آنها روی بیاورد. حتی اگر والدین خود بیمار، افراد سلطهگری باشند، ممکن است بهطور ناخواسته این رفتار را در همسر فرزند خود تقویت کنند. اما حتی اگر همسر بیمار، فرد ظالمی نباشد، باز هم رابطه بهخاطر وابستگی بیش از حد فرد مبتلا و عدم مسئولیتپذیری او دچار مشکلات عدیده خواهد شد.
آیا میتوان از اختلال شخصیت وابسته جلوگیری کرد؟
اگرچه ممکن است پیشگیری از ابتلا به شخصیت وابسته امکانپذیر نباشد، اما بسیاری از افراد مبتلا با شرکت در جلسات روان درمانی (مشاوره) میتوانند روشهای مؤثر برای استقلال یافتن در انتخابهای زندگی خود و کنار آمدن با شرایط دشوار را بیاموزند.
پرورش ساختار شخصیتی فرآیندی پیچیدهای است که هر چه از سنین پایینتری شروع شود، احتمال موفقیت آن بیشتر خواهد بود. بنابراین، رواندرمانی با هدف تغییر شخصیت، هر چه زودتر آغاز گردد، موفقتر خواهد بود. چراکه در سنین کمتر، بیمار بهمیزان بیشتری تحت تأثیر تغییرات قرار میگیرد و رابطه قویتری میان درمانگر و بیمار بهوجود میآید.
نحوه تشخیص اختلال شخصیت وابسته
روانپزشکان و روانشناسان از ابزارهای مصاحبه و ارزیابی ویژهای استفاده میکنند که برای تشخیص اختلال شخصیت در افراد طراحی شدهاند. لازم به ذکر است که اختلال شخصیت وابسته با اختلال شخصیت مرزی علائم مشترکی دارند و نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند.
رواندرمانگران حرفهای به این شباهتها واقف بوده و اختلال مربوطه را شناسایی میکنند. در اختلال شخصیت مرزی، فرد با احساس خشم و پوچی به ترس از ترک شدن واکنش نشان میدهد، درحالیکه فرد وابسته با تسلیم شدن به این ترس پاسخ میدهد و بهدنبال رابطه دیگری برای حفظ وابستگی خود است.
درمان اختلال شخصیت وابسته
اولین و مهمترین گام در درمان علائم DPD افزایش اعتماد به نفس و به دست آوردن توانایی عمل مستقل از دیگران و در عین حال حفظ روابط نزدیک و معنادار است.
یکی دیگر از روشهای مهم درمان اعتیاد، رفتار درمانی است، که هدف آن کمک به افراد فعالتر و مستقلتر است و به آنها یاد میدهد که چگونه روابط سالم ایجاد کنند. همراه با آموزش شجاعت، گروه درمانی و خانواده درمانی نیز ممکن است استفاده شود.
دارودرمانی برای آن دسته از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته که از افسردگی یا اضطراب رنج می برند نیز استفاده می شود. در چنین شرایطی داروهای ضد اضطراب و ضد افسردگی تجویز می شود.
انتهای مطلب/م.ع