روانشناسی

20 بهانه‌ آدم‌های نامنظم؛ از کمبود وقت تا بی‌خیالی!

آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که همیشه به دلایلی غیرقابل توضیح، کارهای خود را به تعویق می‌اندازید؟ شاید فکر کنید که این فقط یک عادت است، اما برای بسیاری از آدم‌های نامنظم، بهانه‌های مختلفی وجود دارد که باعث می‌شود از انجام کارها عقب بمانند. از کمبود وقت و بی‌توجهی گرفته تا شرایط پیش‌بینی‌نشده، این بهانه‌ها می‌توانند زندگی را به هم بریزند.

به گزارش پارت نیوز؛ بهانه‌ آدم‌های نامنظم معمولاً به‌عنوان دلایلی برای اجتناب از انجام کارها و به تعویق انداختن مسئولیت‌ها به کار می‌روند. این بهانه‌ها به راحتی می‌توانند در زندگی روزمره ما جا بیفتند و مانع از رسیدن به اهداف و پیشرفت شوند. از کمبود وقت گرفته تا احساس بی‌حالی و یا حتی اختلال در اولویت‌بندی کارها، این بهانه‌ها می‌توانند نظم و برنامه‌ریزی شخصی را مختل کنند. در این مقاله به بررسی 20 بهانه‌ رایج آدم‌های نامنظم خواهیم پرداخت و روش‌هایی برای مقابله با آن‌ها ارائه می‌دهیم تا بتوانید با ایجاد نظم در زندگی، بهره‌وری بیشتری داشته باشید.

20 بهانه‌ آدم‌های نامنظم

در این قسمت از مطلب قرار است با این بهانه ها آشنا شوید که بدانید افراد نامنظم چه رفتارها و دلایل غیر منطقی ای دارند، تا شما جزوی از آنها نباشید.

۱. ببخشید دیر کردم

اتاق خواب به هم ریخته با لباس‌ها و وسایل پراکنده در همه جای اتاق

این عذرخواهی چنان تبدیل به یک کلیشه شده که دیگر هیچ‌کس آن را جدی نمی‌گیرد. اگر واقعاً فردی که دیر کرده، نسبت به وقت دیگران اهمیت قائل بود، باید قبل از آن که دیگران را معطل کند، تماس می‌گرفت و توضیح می‌داد که در ترافیک گیر کرده یا مشکلی برایش پیش آمده است. اما به جای آن، اغلب با دروغی تکراری مثل «ببخشید دیر کردم» از راه می‌رسند و نمی‌فهمند که این جمله دیگر هیچ تاثیر مثبتی ندارد.

۲. می‌دانم چیزها کجا هستند

این یک توجیه ساده است برای فردی که فضای اطرافش به شدت نامنظم است. چنین فردی می‌گوید که سیستم سازمان‌دهی خودش را دارد و برای او مشکلی در پیدا کردن چیزها وجود ندارد. اما واقعیت این است که این افراد به خودشان دروغ می‌گویند. زمانی که نیاز باشد چیزی از میان آن همه شلوغی پیدا کنند، خودشان هم متوجه می‌شوند که سیستم آن‌ها نه تنها کارایی ندارد، بلکه باعث اتلاف وقت و انرژی می‌شود.

۳. من در شلوغی رشد می‌کنم

افراد نامنظم معمولاً این جمله را به عنوان بهانه‌ای برای توجیه بی‌نظمی خود بیان می‌کنند. در حقیقت، وقتی در شرایط شلوغ و استرس‌زا قرار می‌گیرند، بدنشان آدرنالین ترشح می‌کند و این را با رشد و موفقیت اشتباه می‌گیرند. در حالی که رشد واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که فرد در شرایط آرام و با تمرکز، به اهداف خود دست یابد، نه در میان آشفتگی و هرج و مرج.

۴. آن‌قدر خلاقم که وقت منظم بودن ندارم

میز کار به هم ریخته و بی‌نظم با کاغذهای پراکنده و وسایل مختلف

این جمله معمولاً توسط افرادی گفته می‌شود که نمی‌خواهند مسئولیت نظم و ترتیب را به عهده بگیرند. آن‌ها فکر می‌کنند که بی‌نظمی بخشی از ویژگی‌های یک فرد خلاق است، اما حقیقت این است که بسیاری از خلاق‌ترین افراد تاریخ مثل لئوناردو داوینچی و رامبرانت نه تنها خلاق بودند، بلکه در زمینه سازمان‌دهی زندگی و کار خود نیز بسیار منظم و دقیق بودند.

۵. سرانجام روزی منظم می‌شوم

این جمله بیشتر شبیه یک آرزو است تا یک واقعیت. فردی که این جمله را می‌گوید، در واقع هیچ اعتقادی به نظم ندارد و این بیشتر یک توهم است که روزی همه چیز را درست خواهد کرد. بدون برنامه‌ریزی دقیق و نظم، چنین فردی حتی نمی‌تواند یک قدم به جلو بردارد و این گفته بیشتر شبیه یک دلخوشی بی‌پایه است.

۶. اگر بیشتر کمکم می‌کردند، نظم بیشتری می‌یافتم

این جمله معمولاً بهانه‌ای برای سرزنش دیگران است. فردی که این جمله را می‌گوید، فکر می‌کند که دیگران باید به او کمک کنند تا زندگی‌اش منظم شود. اما واقعیت این است که نظم و سازمان‌دهی امری شخصی است و تنها فرد خود است که می‌تواند مسئولیت آن را به عهده بگیرد. همکاری دیگران ممکن است کمک‌کننده باشد، اما برای داشتن نظم واقعی، فرد باید خود آغازگر تغییر باشد.

۷. یادم می‌ماند

مغز پر از افکار پراکنده و بی‌نظم در حال تلاش برای سازماندهی

این جمله اغلب توسط افرادی گفته می‌شود که از نوشتن یادداشت‌ها و برنامه‌هایشان اجتناب می‌کنند. آنها فکر می‌کنند که حافظه‌شان به اندازه‌ای قوی است که همه چیز را به یاد می‌آورند، اما این اشتباهی بزرگ است. در نهایت، این بی‌نظمی نشان‌دهنده بی‌توجهی به نظم و برنامه‌ریزی است. هیچ‌کس نمی‌تواند تمام جزئیات زندگی‌اش را به خاطر بسپارد و این واقعیت را نمی‌توان نادیده گرفت.

۸. وقتش را ندارم به زندگی‌ام نظم دهم

این جمله معمولاً یک توجیه بی‌اساس است. واقعیت این است که سازمان‌دهی زندگی زمان زیادی نمی‌برد، اما در عوض به شما کمک می‌کند تا وقت بیشتری برای انجام کارهای مهم داشته باشید. اگر وقت بگذارید تا مرتب و منظم شوید، خواهید دید که در نهایت وقت بیشتری برای رسیدن به اهداف خود خواهید داشت.

۹. جدول زمانی پری است، ولی مطمئنم از عهده‌اش برمی‌آیم

این نوع خوش‌بینی‌های غیرواقعی اغلب باعث شکست افراد می‌شود. آن‌ها با پر کردن جدول زمانی خود با کارهای زیاد، فکر می‌کنند می‌توانند همه چیز را به پایان برسانند، اما در نهایت با شکست مواجه می‌شوند. این افراد معمولاً از تمام موانع خارجی مثل ترافیک یا مشکلات کاری برای توجیه ناتوانی خود استفاده می‌کنند، در حالی که مشکل اصلی عدم مدیریت زمان است.

۱۰. نمی‌دانم روزم چگونه گذشت

شخصی که در حال جستجوی موارد مختلف در میان وسایل پراکنده است

این جمله شاید دقیقاً دروغ نباشد، اما نشان‌دهنده بی‌نظمی فرد است. زمانی که فردی نمی‌داند روزش چطور گذشت، به این معنی است که او برنامه‌ریزی دقیقی نداشته و روزش در حال پراکندگی و بی‌نظمی گذرانده شده است. اگر فردی در مدیریت زمان خود توانمند باشد هرگز چنین جمله‌ای نخواهد گفت.

۱۱. من در شلوغی بیشتر به کار می‌رسم

این یکی از رایج‌ترین بهانه‌ها برای کسانی است که نمی‌خواهند به نظم و ترتیب در زندگی خود توجه کنند. آن‌ها می‌گویند که در شرایط شلوغ و پر استرس بهتر می‌توانند تمرکز کنند و کارها را انجام دهند. در واقع، این تنها بهانه‌ای برای عدم برنامه‌ریزی و مدیریت زمان است. افراد موفق می‌دانند که نظم و برنامه‌ریزی به آن‌ها کمک می‌کند تا کارهایشان را با دقت و کیفیت بالاتر انجام دهند.

۱۲. فقط روزهایی که خیلی شلوغ هست، از خودم انتظار دارم که منظم باشم

این جمله نشان می‌دهد که فرد در روزهای آرام و بی‌استرس به طور کامل از نظم و ترتیب صرف نظر می‌کند و تنها در موقعیت‌های خاص، آن هم به طور موقت، تلاش می‌کند که به زندگی‌اش نظم دهد. این تفکر باعث می‌شود که نظم تبدیل به یک ویژگی غیرقابل دسترس شود که تنها در شرایط خاص وجود دارد.

۱۳. همه چیز را می‌توان به فردا موکول کرد

اتاق مطالعه پر از کاغذهای نامنظم و فایل‌های باز

این بهانه معمولاً توسط کسانی گفته می‌شود که به شدت به تعویق انداختن کارها عادت دارند. آن‌ها می‌گویند که فردا فرصت کافی برای انجام کارها خواهد بود. در واقع، این تفکر نه تنها باعث بی‌نظمی در زندگی می‌شود، بلکه همچنین موجب ایجاد استرس و احساس گناه در نهایت خواهد شد.

۱۴. فقط در مواقع خاص به کارهایم نمی‌رسم

این جمله بهانه‌ای است که فرد در برابر ناکامی‌های خود مطرح می‌کند. در واقع، این فرد اعتراف نمی‌کند که حواس‌پرتی و بی‌نظمی در کارهای روزمره‌اش نقش زیادی دارند و فقط به دنبال بهانه‌ای برای توجیه عملکرد ضعیف خود است. برای یک فرد منظم، هیچ موقعیتی نمی‌تواند باعث بی‌نظمی شود، بلکه تمرکز و کارآمدی همواره در اولویت است.

۱۵. برنامه‌ریزی هیچ فایده‌ای ندارد

این بهانه معمولاً توسط کسانی گفته می‌شود که در برابر مشکلات زندگی از برنامه‌ریزی فرار می‌کنند. آن‌ها تصور می‌کنند که چون همیشه موارد غیرمنتظره پیش می‌آید، پس هیچ دلیلی برای برنامه‌ریزی وجود ندارد. این در حالی است که برنامه‌ریزی صحیح می‌تواند به فرد کمک کند تا بهتر با مشکلات پیش‌بینی‌نشده مقابله کند و زمانی که اوضاع غیرقابل پیش‌بینی می‌شود، همچنان روی ریل باشد.

۱۶. دست من نیست، این ویژگی در خانواده‌ام است

دست من نیست، این ویژگی در خانواده‌ام است

برخی افراد بی‌نظمی خود را به ویژگی‌های خانوادگی نسبت می‌دهند و می‌گویند که این مشکل ژنتیکی است. این نوع بهانه‌ها باعث می‌شود فرد نتواند مسئولیت بی‌نظمی خود را بپذیرد. در حالی که واقعیت این است که نظم یک ویژگی قابل آموختن است و هیچ کس مجبور نیست با بی‌نظمی در زندگی خود کنار بیاید.

۱۷. بیشتر کارهای من ذهنی است

این بهانه را افرادی می‌زنند که شغل یا فعالیت‌هایشان به صورت ذهنی و خلاقانه است. آنها تصور می‌کنند که چون کارشان بیشتر ذهنی است، نیازی به نظم و ترتیب فیزیکی یا زمانی ندارند. در حالی که حقیقت این است که حتی برای انجام کارهای ذهنی و خلاقانه نیز نظم و برنامه‌ریزی نیاز است تا ایده‌ها به درستی سازماندهی شوند و بهترین نتیجه حاصل شود.

۱۸. من همیشه به آخرین لحظه‌ها می‌رسم

این بهانه برای کسانی است که به تأخیر انداختن کارها را یک استراتژی شخصی می‌دانند. آنها فکر می‌کنند که می‌توانند در آخرین لحظه کارها را تمام کنند، اما در واقع این رفتار باعث استرس و کیفیت پایین کارها می‌شود. این افراد به جای اینکه از ابتدا با برنامه‌ریزی کارها را انجام دهند، به دنبال فرصت‌های آخرین لحظه هستند که معمولاً نتیجه خوبی ندارد.

۱۹. حتی اگر بی‌نظم باشم، به نوعی کارها انجام می‌شود

این جمله بهانه‌ای برای کسانی است که به نوعی از عدم نظم در زندگی خود راضی هستند و نمی‌خواهند تغییر کنند. آنها با این جمله خود را توجیه می‌کنند که حتی در شرایط بی‌نظمی هم کارها انجام می‌شود، اما واقعیت این است که این نوع بی‌نظمی معمولاً باعث اتلاف وقت، انرژی و منابع می‌شود و در درازمدت نتیجه‌ای جز ناامیدی ندارد.

۲۰. من عاشق کارهای فوری و تحت فشار هستم

این بهانه معمولاً توسط افرادی گفته می‌شود که همیشه به دنبال انجام کارها در شرایط بحرانی و تحت فشار هستند. آنها تصور می‌کنند که تحت فشار بهترین عملکرد را دارند، اما در واقع این نوع رفتار نه تنها باعث افزایش استرس می‌شود، بلکه بر کیفیت کارها نیز تاثیر منفی می‌گذارد. در واقع، افراد موفق حتی در شرایط فشار نیز به نظم و ترتیب خود پایبند هستند.

کلام آخر

برای تغییر این وضعیت، ابتدا باید به مسئولیت شخصی در برابر زمان و محیط پیرامون خود پی برد و درک کرد که نظم و سازمان‌دهی نه تنها زندگی را راحت‌تر می‌کند، بلکه در نهایت به بهره‌وری و پیشرفت بیشتر منتهی خواهد شد. ایجاد تغییر در این عادات نیازمند تلاش و انگیزه است، اما با قدم‌های کوچک و منظم می‌توان به تدریج به یک زندگی منظم و موفق دست یافت. بنابراین، از همین امروز با کنار گذاشتن بهانه‌ها و شروع به ساختن عادت‌های مثبت، قدم در مسیر نظم و موفقیت بگذارید.

انتهای مطلب/ م.د

امتیاز بدهید

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
صفحه اصلی
جدیدترین
محبوب‌ترین
جستجو
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x