اشعار عاشقانه و جذاب که عشق تان را دیوانه می کند!

به گزارش پارت نیوز؛ در ادامه اشعار عاشقانه ای به شما خواهیم گفت که می توانید  با آن ها احساس تان را به عشق تان ابراز کنید.

اشعار عاشقانه برای همسرتان

یا چشم بپوش

از من و از خویش برانم

یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

فاضل نظری

*****
شده آیا که غمی ریشه به جانت بزند؟

گره در روح و روانت به جهانت بزند؟

احمد طیبی

*****
من از عالم تو را تنها گزیدم

روا داری که من غمگین نشینم ؟!

مولانا

*****
بر من گذشتی ، سر بر نکردی

از عشق گفتم ، باور نکردی

دل را فکندم ارزان به پایت

سودای مهرش در سر نکردی

سیمین بهبهانی

*****
چمدان دستِ تو

و ترس به چشمان من است

این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است

شعر عاشقانه شاد
من آنِ توام

مرا به من باز مده . . .

مولوی

*****
از چشم و دل مپرس که

در اولین نگاه شد

چشم من، خراب دل

و دل، خراب چشم

صائب تبریزی

*****
تا در ره عشق آشنای تو شدم

با سد غم و درد مبتلای تو شدم

لیلی‌وش من به حال زارم بنگر

مجنون زمانه از برای تو شدم

وحشی بافقی

*****
فاش می گویم و

از گفته خود دلشادم

بنده عشقم و

از هر دو جهان آزادم

حافظ

*****
ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟

که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟

هوشنگ ابتهاج

*****
خبرت هست که

بی روی تو آرامم نیست

طاقت بار فراق

این همه ایامم نیست

سعدی شیرازی

*****
تا یار برفت صبر از من برمید

وز هر مژه‌ام هزار خونابه چکید

گوئی نتوانم که ببینم بازش

«تا کور شود هر آنکه نتواند دید»

عبید زاکانی

*****
آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیاندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

فروغ فرخزاد

*****
از هر چه می‌رود سخن دوست خوشترست

پیغام آشنا نفس روح پرورست

هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای

من در میان جمع و دلم جای دیگرست

سعدی

*****
خودمانیم رفیقان، به کسی بر نخورَد

هر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم

علیرضا ضرغامی

 

*****
هوا موی تو را که می‌بیند

نا آرام می‌شود

هیچ وقت جایی رفته ای

که باد نیاید؟

افشین یداللهی

*****
قاصد ز برم رفت که آرد خبر از یار

باز آمد و اکنون خبر از خویش ندارد

ولی دشت بیاضی

شعر عاشقانه نو
بهترین چیز

رسیدن به نگاهی است

که از حادثه عشق تر است

سهراب سپهری

*****
زیر باران بیا قدم بزنیم

عمر شب را شبی رقم بزنیم

خسته‌ایم از سکوت حنجره‌ها

زیر باران بیا که دم بزنیم

منوچهر سعادت نوری

*****
با عشق آنسوی خطر جایی برای ترس نیست

در انتهای موعظه دیگر مجال درس نیست

کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود

چیزی شبیه معجزه با عشق ممکن می شود

افشین یداللهی

*****
نه به چاهی ، نه به دام هوسی افتاده

دلم انگار فقط یاد کسی افتاده . . .

سجاد رشیدی پور

*****
به دیدارم بیا هر شب

در این تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند

دلم تنگ است

بیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخند

شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌ها

دلم تنگ است

مهدی اخوان ثالث

*****
حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم

آخ…تا می بینمت یک جور دیگر می شوم

با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند

یاسم و باران که می بارد معطر می شوم

مهدی فرجی

*****

شعر زیبا و بسیار احساسی
در دیدۀ دل جلوه گرت می بینم

هر لحظه بشکل دگرت می بینم

هر بار که در دیدۀ دل می گذری

از بار دگر خوبترت می بینم

ازرقی هروی

انتهای مطلب/م.ع