جامعه

زندگی نامه شیخ صدوق + آثار و شاگردانی که تربیت کردند

شیخ صدوق از عالمان شیعی بزرگ در قرن چهاردهم است. این عالم بزرگ در فقه و حدیث دانش زیادی داشتند. شیخ صدوق آثار زیادی در راستای اسلام نوشته اند.

به گزارش پارت نیوز؛  شیخ صدوق به طور کلی در زندگی اش مشغول یادگیری فقه و آموزش بوده است. به این شیخ بزرگ حدود 300 آثار نسبت داده اند. بنا به همین دلیل از برجسته ترین عالمان در دوره خود بوده است.

بررسی اجمالی به زندگی نامه شیخ صدوق

شیخ صدوق در قم بزرگ شده اند. و در این ایام 20 سال با پدر خود خود زندگی کرد. در طول زندگی خود در قم از عالمان بزرگی آموزش دید و سپس از آنجا به ری نقل مکان کرد. سپس از ری به مشهد رفت. از  مشهد به نیشابور رفت و سپسشهرهای زیادی را سفر کرد و اقامت داشت.

تاثیر آثار شیخ صدوق

ابو جعفر محمّد بن على بن حسین بن بابویه قمى (م 381ق) مشهور به شیخ صدوق، از عالمان امامیه اواخر دوره غیبت صغرا (260-329 ق) و دهه‌هاى آغازین غیبت کبرا است که آثار حدیثى فراوانى از خود بر جا نهاده است. این آثار، نه‌تنها از جهت حدیثى اهمّیت دارند؛

بلکه از جهت کلامى به برخى دلایل از اهمّیت خاصّى برخوردارند و براى محقّقان تاریخ امامیه در عصر غیبت و دو قرن اوّل هجرى، مدارک با ارزشى هستند. این به دلیل دربر داشتن بخش‌هاى فراوانى از متون کهن امامیه است که نیاز به تفکیک و شناخت این بخش‌ها، یکى از مهم‌ترین جنبه‌هاى لازم براى تحقیق درباره شیخ صدوق است.

به منابع تاریخی شیخ صدوق متاسفانه کم توجهی شده است. اهمیت این منابع تاریخی برای بررسی گذشته امامیه، به ویژه دوره غیبت صغری است.
مى‌دانیم که با آغاز غیبت صغرا، امامیه از حیث فکرى تحت سیطره تفكّر حدیثى قرارداشته است. شاخصه مهم این جریان، دورى از علم کلام و توجّه به علم حدیث بوده است.

لقب هایی که به شیخ صدوق نسبت داده شده است

برخی دانش مندان، از جمله شیخ طوسی و نجاشی، وی را رئیس المحدثین و صدوق الطائفته می نامند و برخی دیگر از علما و دانش مندان القاب دیگری برای ایشان برگزیده اند و همه علما و فقها و دانش مندان بزرگ اسلام، با احترام به شیخ بزرگوار نگریسته اند و به عدالت او اشاره و مقام شامخ علمی شیخ را با عباراتی تصدیق کرده اند که می توان به بزرگانی چون شیخ طوسی، نجاشی، سید بن طاووس، سید محقق داماد، علامه مجلسی، علامه بحرانی، شیخ بهایی، سید محمدباقر خوانساری اشاره کرد.

آوازه و شهرت شیخ صدوق پس از وفات پدرش به سرعت در ایران و عراق پیچید. و همه دانشمندان بزرگ اسلامی به دنبال آن بودند که  شیخ را  ملاقات کنند و بتوانند از دانش و حدیث شیخ بهره ببرند. شیخ به طور دائم به شهرهایی سفر می کرد که حوزه علمیه داشتند و در حال یادگیری علم فقه و حدیث بود. همچنین علاقه زیادی به  تعلیم و تربیت داشتند و عمر خود را وقف آموزش و یادگیری کردند. و در نتیجهرجب سال 339 ه.ق، رکن الدوله دیلمی و اهالی ری از او دعوت کردند تا به ری مهاجرت کند و مذهب شیعه را ترویج بدهد.

فقها و بزرگان شیعه، شیخ صدوق را بیش تر با لقب رئیس المحدثین می شناسند، زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ و جمع آوری آن ها کوشا بود و حدود سی صد جلد کتاب از احادیث پیامبر و ائمه معصومین(ع) را جمع آوری کرده است که این تألیفات ارزش مند، از زمان تألیف ت کنون مورد توجه علما، فقها و دانش مندان اسلامی و مورد استفاده محققین و اندیش مندان و طلاب علوم دینی است که شرح آن در این مختصر نمی گنجد.

دیدگاه و تفکری که شیخ صدوق داشت

شیخ صدوق معمولا در آثار خود به گردآوری احادیث پرداخته است. و به صورت معدود عبارت “قال مصنّف هذا الکتاب” را گفته است. همچنین بعد از نقل روایتی درباره ذبح اسحاق ابراهیم نوشته است :قال مصنّف هذا الکتاب  أدام اللّه عزّه  قد اختلف الروایات فى الذبیح فمنها ما ورد بأنّه اسماعیل و منها ما ورد بأنّه اسحاق و لا سبیل إلى ردَّ الأخبار متى صحّ طرقها و کان الذبیح إسماعیل لکن إسحاق لمّا ولد بعد ذلک تمنى أن یکون هو الذى أمر أبوه بذبحه فکان یصبر لأمر اللّه و یسلم له کصبر أخیه و تسلیمه، فیسأل بذلک درجته فى الثواب، فعلم اللّه  عزّوجلّ  ذلک من قلبه، فسمّاه اللّه عزّ وجلّ بین ملائکة ذبیحاً لتسمیة لذلک…

وفات شیخ

سرانجام این عالم بزرگوار، پس از گذشت هفتاد و اندی سال، در سال 381 هجری قمری، دعوت حق را لبیک گفت و در شهری در حومه تهران دیده از جهان فرو بست. پیکر این دانشمند عزیز، در نزدیکی حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی دفن شد. آرامگاه او ابن بابویه نام دارد که در شهر ری قرار دارد. مسلمانان زیادی مشغول به دعا و استجابت در قبر این فرد بزرگ هستند.

بیش تر تذکره نویسان، ماجرای سالم ماندن پیکر شریف این عالم بزرگ اسلام، پس از گذشت نهصد سال از وفات وی را نقل کرده اند که به طور خلاصه در این جا ذکر می کنم. مرحوم خوانساری (متوفای1313 هـ .ق) در کتاب ارزش مند روضات الجنات می نویسد: «در عهد فتح علی شاه قاجار، در حدود سال 1238 هجری قمری، مرقد شریف صدوق از کثرت باران خراب شد و رخنه ای در آن پدید آمد. به جهت تعمیر و اصلاح آن اطرافش را می کندند که به سردابه ای که مدفنش بود، برخوردند و هنگامی که وارد سرداب شدند، بدن مطهر او هم چنان تر و تازه و در انگشتان اثر خضاب و در کنارش تارهای پوسیده کفن بر روی خاک نمایان بود.»

انتهای مطلب/آ.ع

امتیاز بدهید

نوشته های مشابه

اشتراک در
اطلاع از

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
دکمه بازگشت به بالا
صفحه اصلی
جدیدترین
محبوب‌ترین
جستجو
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x