ماجرای انقلاب فرهنگی چیست و از کجا شروع شد؟
در این مطلب ه بررسی ماجرای انقلاب فرهنگی و مبارزات انقلابیون در این راه خواهیم پرداخت.
به گزارش پارت نیوز؛ ماجرای انقلاب فرهنگی در ایران نتیجه مبارزات انقلابیون در دوران سخت نهضت و انقلاب در بهمن ۱۳۵۷ به بار نشست و نهال نوپای نظام جدید سیاسی ایران با رای ۹۸.۲ درصدی واجدان رای، غرس شد اما به قول رهبر این نظام سیاسی جدید «رخنه بدآموزی های فکری و فرهنگی رژیم پهلوی در دانشگاه ها» لزوم خانه تکانی دانشگاه ها از دیدگاه های شرقی و غربی را صد چندان کرد و تعیین اعضای شورای انقلاب فرهنگی از سوی امام به انقلاب فرهنگی شهرت یافت.
فهرست
ماجرای انقلاب فرهنگی از کجا شروع شد؟
بنیانگذار نظام جدید سیاسی کشور ۳۸ روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیامی ۱۳ بندی صادر کردند و در آن چارچوب و نقشه مسیر حرکت مسؤولان جدید کشور را مشخص کردند. امام در بند ۱۱ این پیام ضمن اشاره به سیاستهای فرهنگیِ ضددینی پهلوی دوم خواستار جلوگیری از استمرار بدآموزیهای به جا مانده از آن رژیم در دانشگاهها و تصفیه اساتید وابسته به شرق و غرب از دانشگاهها شدند.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در بند ۱۱ این پیام که در اولین روز فروردین ۱۳۵۸ صادر شد، تاکید کردند: «باید انقلابی اساسی در تمام دانشگاههای سراسر ایران بوجود آید تا اساتیدی که در ارتباط با شرق و یا غربند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی. باید از بدآموزی های رژیم سابق در دانشگاههای سراسر ایران شدیدا جلوگیری کرد، زیرا تمام بدبختی جامعۀ ایران در طول سلطنت این پدر و پسر از این بدآموزی ها به وجود آمده است.»
ایشان یادآور شدند: «اگر ما ترتیبی اصولی در دانشگاهها داشتیم، هرگز طبقه روشنفکر دانشگاه ای نداشتیم که در بحرانی ترین اوضاع ایران در نزاع و چند دستگی با خودشان باشند و از مردم بریده باشند و از آنچه که بر مردم می گذرد چنان آسان گذرند که گویی در ایران نیستند. تمام عقب ماندگیهای ما به خاطر عدم شناخت صحیح اکثر روشنفکران دانشگاهی از جامعۀ اسلامی ایران بود و متأسفانه هم اکنون هم هست. اکثر ضربات مهلکی که به این اجتماع خورده است از دست اکثر همین روشنفکران دانشگاه رفته ای، که همیشه خود را بزرگ می دیدند و می بینند و تنها حرفهایی می زدند و می زنند که دوست به اصطلاح روشنفکر دیگرش بفهمد، و اگر مردم هیچ نفهمند، نفهمند. زیرا دیگر چیزی که مطرح نیست مردمند و تمام چیزی که مطرح است خود اوست، برای اینکه بدآموزی های دانشگاهی زمان شاه، روشنفکر دانشگاهی را طوری بار می آورد که اصولاً ارزشی برای خلق مستضعف قائل نبود و متأسفانه هم اکنون هم نیست.»
امام (ره) در ادامه در توصیه ای دلسوزانه خطاب به روشنفکران متعهد دانشگاهی، گفتند: «روشنفکران متعهد و مسئول، بیایید تفرقه و تشتت را کنار گذارید و به مردم فکر کنید و برای نجات این قهرمانان شهید داده، خود را از شرّ «ایسم» و «ایست» شرق و غرب نجات دهید. روی پای خود بایستید و از تکیه به اجانب بپرهیزید.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی با مخاطب قرار دادن طلاب حوزه های دینی و دانشجویان دانشگاههای کشور یادآور شدند: «طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاهها باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروههای منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج اندیشی ها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمرۀ تلخ این نوع تفکر در سالهای آینده روشن می گردد. با کمال تأسف گاهی دیده می شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده اند و معجونی بوجود آورده اند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست. دانشجویان عزیز راه اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیرمتعهد را نروید و از مردم خود را جدا نسازید. (صحیفه امام – ج۱۲ – ص۲۰۷ و ۲۰۸)
تولد ستاد انقلاب فرهنگی
به دنبال ملاقات شورای انقلاب با امام خمینی بیانیه ای در ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ به این مضمون صادر شد: دانشگاه باید از حالت ستاد عملیاتی گروه های گوناگون خارج شود از این رو سه روز مهلت داده می شود تا دفاتر و تشکیلات گروه ها در دانشگاه ها برچیده شود. امتحانات دانشگاهی باید تا ۱۴ خرداد به پایان برسد و از ۱۵ خرداد دانشگاهها تعطیل شود و هرگونه اقدام استخدامی و مانند آن در دانشگاه متوقف شود و نظام آموزشی کشور بر اساس موازین انقلابی و اسلامی طرح ریزی شود.
یک ماه بعد از تعطیلی رسمی دانشگاه ها در اردیبهشت ۱۳۵۹، امام خمینی در ۲۳ خرداد در پیامی فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کردند.
در متن فرمان رهبر فقید انقلاب اسلامی آمد: «مدتی است ضرورت انقلاب فرهنگی که امری اسلامی است و خواست ملت مسلمان میباشد، اعلام شده و تاکنون اقدام مؤثری انجام نشده است و ملت اسلامی و خصوصاً دانشجویان با ایمان متعهد نگران آن هستند و نیز نگران اخلال توطئهگران که هم اکنون گاه گاه آثارش نمایان میشود و ملت مسلمان و پایبند به اسلام خوف آن دارند که خدای نخواسته فرصت از دست برود و کار مثبتی انجام نگیرد و فرهنگ همان باشد که در طول مدت سلطه رژیم فاسد کارفرمایان بیفرهنگ، این مرکز مهم اساسی را در خدمت استعمارگران قرار داده بودند.»
بنیانگذار انقلاب اسلامی در این فرمان آقایان محمدجواد باهنر، مهدی ربانی املشی، حسن حبیبی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد، جلال الدین فارسی و علی شریعتمداری را به عنوان اعضای ستاد انقلاب فرهنگی انتخاب کردند و به آنان ماموریت دادند «از افراد صاحبنظر متعهد، از بین اساتید مسلمان و کارکنان متعهد با ایمان و دیگر قشرهای تحصیل کرده، متعهد و مؤمن به جمهوری اسلامی» دعوت کنند تا «شورایی تشکیل دهند و برای برنامه ریزی رشته های مختلف و خطمشی فرهنگی آینده دانشگاهها، براساس فرهنگ اسلامی و انتخاب و آماده سازی اساتید شایسته، متعهد و آگاه و دیگر امور مربوط به انقلاب آموزشی اسلامی اقدام کنند.»
امام (ره) همچنین به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی ماموریت دادند تا «دبیرستانها و دیگر مراکز آموزشی که در رژیم سابق با آموزش و پرورشی انحرافی و استعماری اداره می شد، تحت رسیدگی دقیق قرار گیرد تا فرزندان عزیزم از آسیب و انحراف مصون گردند.»
تعطیلی دانشگاه و تاکید امام بر انقلاب فرهنگی برای بسیاری از مردم ایجاد ابهام کرد که منظور از اسلامی کردن دانشگاه ها چیست؟ امام خمینی در اول اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ با حضور در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه ها و سازمان های دانشجویی مسلمان سراسر کشور روند انقلاب فرهنگی را تشریح و منظورشان از اسلامی شدن دانشگاه ها را به تفصیل تبیین کردند.
رهبر فقید انقلاب اسلامی در این سخنان گفتند: «لازم است که یک تذکر به شما بدهم که بدانید مقصود ما از اصلاح دانشگاهها چیست؟ بعضی گمان کردند که کسانی که اصلاح دانشگاهها را می خواهند و می خواهند دانشگاهها اسلامی باشد این است که گمان کردند که – این اشخاص توهم کردند که – علوم دو قسم است: هر علمی دو قسم است. علم هندسه یکی اسلامی است، یکی غیر اسلامی. علم فیزیک یکی اسلامی است، یکی غیر اسلامی. از این جهت اعتراض کردند به اینکه علم، اسلامی و غیر اسلامی ندارد. و بعضی توهم کردند که اینها که قائلند به اینکه باید دانشگاهها اسلامی بشود؛ یعنی فقط علم فقه و تفسیر و اصول در آنجا باشد. یعنی همان شأنی را که مدارس قدیمه دارند باید در دانشگاهها هم همان تدریس بشود.»
ایشان ادامه دادند: «اینها اشتباهاتی است که بعضی می کنند، یا خودشان را به اشتباه می اندازند. آنچه که ما می خواهیم بگوییم این است که دانشگاههای ما، دانشگاههای وابسته است. دانشگاههای ما دانشگاههای استعماری است. دانشگاههای ما اشخاصی را که تربیت می کنند، تعلیم می کنند، اشخاصی هستند که غرب زده هستند. معلمین بسیاری شان غرب زده هستند و جوانهای ما را غرب زده بار می آورند. ما می گوییم که دانشگاههای ما یک دانشگاههایی که برای ملت ما مفید باشد، نیست. ما بیشتر از ۵۰ سال است که دانشگاه داریم، با بودجه های هنگفتِ کمرشکن که از دسترنج همین ملت حاصل می شود و در این ۵۰ سال نتوانستیم در علومی که در دانشگاهها کسب می شود خودکفا باشیم. ما بعد از ۵۰ سال اگر بخواهیم یک مریضی را معالجه کنیم، اطبای ما بعضی های شان یا بسیاری شان می گویند این باید برود به انگلستان؛ ۵۰ سال دانشگاه داشتیم و طبیبی که بتواند کفایت از ملت بکند، از احتیاج ملت بکند، به حسب اقرار خودشان نداریم.»
امام افزودند:«ما دانشگاه داشتیم و داریم و برای تمام شئونی که یک ملت زنده لازم دارد احتیاج به غرب داریم. ما که می گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسمند. هر علمی دو قسم است: یکی اسلامی و یکی غیر اسلامی. ما می گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم، فرآورده های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما می گوییم که دانشگاههای ما مانع از ترقی فرزندان این آب و خاک است. ما می گوییم که دانشگاه ما مبدل شده است به یک میدان جنگ تبلیغاتی. ما می گوییم که جوانهای ما اگر علم هم پیدا کردند تربیت ندارند. مربی به تربیت اسلامی نیستند.» صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۲۴۸-۲۵۲
تعطیلی دانشگاه ها در سال ۱۳۵۹ و آغاز فعالیت های ستاد انقلاب فرهنگی موجب اجرایی شدن طرح ها و برنامه های مختلفی مانند تشکیل جهاد دانشگاهی، تدوین برنامه های آموزشی جدید، ادغام و انحلال برخی دانشگاه ها، انتصاب مدیران متعهد در دانشگاه ها، تدوین لایحه تربیت مدرس، تامین گزینش استاد، تشکیل مرکز نشر دانشگاهی، تشکیل کمیته اسلامی کردن دانشگاه ها، طرح اعزام محصل به خارج و طرح تقسیم مناطق آموزشی و هماهنگی با تقسیمات کشوری شد. (پورتال امام خمینی- نگاه روز)
بنابر تاکید بنیانگذار انقلاب اسلامی، ستاد انقلاب فرهنگی با دعوت از صاحب نظران گروه های برنامه ریزی در رشته های پزشکی، فنی و مهندسی، علوم پایه، کشاورزی، علوم انسانی و هنر تشکیل شد، همچنین کمیته اسلامی کردن دانشگاه در ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد تا برای ایجاد تغییر در مدیریت دانشگاه ها، تغییر سازمان دانشگاه ها و اسلامی کردن محیط دانشگاه ها برنامه ریزی کند.
اولین ترمیم ستاد انقلاب فرهنگی
به دنبال بازگشایی دانشگاهها آیت الله سیدعلی خامنه ای رییس جمهور وقت کشورمان در تاریخ هشتم شهریور ۱۳۶۲ در نامه ای به رهبر انقلاب اسلامی بر لزوم ایجاد تحرک مضاعف در روند پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی و رفع مشکلات باقی مانده تاکید و در نامه ای به امام خمینی (ره) خواستار ترمیم و تکمیل اعضای ستاد انقلاب فرهنگی شدند.
مشروح درخواست رییس جمهور وقت در سال ۱۳۶۲ به این شرح است: «با نزدیک شدن زمان بازگشایی دانشگاهها و با توجه به اهتمامی که آن حضرت همواره نسبت به دانشگاه و دانشگاهیان ابراز فرموده اید لزوم تحرک مضاعف برای آمادگی هرچه بیشتر دانشگاه جهت پذیرش دانشجویان احساس می شود، با تقدیر و احترام نسبت به کلیه تلاشهایی که از سوی اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی و همه استادان و محققان و دانشجویان دست اندرکار امور دانشگاهی مخلصانه مبذول گردیده است، ترمیم و تکمیل ستاد انقلاب فرهنگی استدعا و ترکیب جدید آن به ترتیب زیر پیشنهاد می گردد: نخست وزیر محترم، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، وزیر ارشاد اسلامی، آقای دکتر شریعتمداری، آقای دکتر احمدی، آقای دکتر سروش، آقای دکتر معین و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی. امیدوار است با توجه ویژه امام بزرگوار بازگشائی دانشگاه با حرکتی اسلامی و با توفیقی الهی قرین باشد.»
امام نیز با درخواست ایشان موافقت کردند و در پاسخ به درخواست نوشتند: «با تشکر از زحمات اعضای محترم ستاد انقلاب فرهنگی و تمام کسانی که برای اسلامی و انسانی نمودن دروس و محیط دانشگاهها زحمت کشیده اند، امید است با ترمیم ستاد محترم و کوشش دانشجویان عزیز و متعهد و هماهنگی اساتید محترم و تلاش تمامی دست اندرکاران مؤمن و پشتیبانی ملت معظّم، این پایگاه اسلامی ـ ملی، که سرنوشت کشور در آتیه دور و نزدیک به آن پیوستگی دارد، با استقلال و شایستگی به خدمت خود ادامه دهد و امروز که کشور از استقلال شایسته برخوردار است و قید و بند غرب و شرق و غربزدگان و شرقزدگان از کشور و دانشگاه گسسته شده است، جوانان عزیز دانشگاهی هرچه بیشتر در کسب علوم و فنون در اعتلای کشور معظم خود کوشش نمایند؛ و از نفوذ عناصر منحرف و وابسته به چپ و راست قاطعانه جلوگیری کنند، و نگذارند محیط مقدس دانشگاه آلوده به اغراض منحرفان و وابستگان به اجانب گردد. و اگر انحراف و گرایشی به شرق و غرب خدای نخواسته از اساتید یا دانشجویان مشاهده کردند، به ستاد فرهنگی اطلاع دهند، و در رفع آن با ستاد همراهی لازم را بنمایند.» (صحیفه امام – جلد۱۸ – ص ۸۳ و ۸۴)
دومین ترمیم ستاد و تولد شورای عالی انقلاب فرهنگی
در ادامه فعالیت دانشگاهها در نظام سیاسی جدید، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ بار دیگر بر ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی و انقلاب فرهنگی تاکید کردند و با انتصاب اعضای جدید به ستاد انقلاب فرهنگی هم بستر دستیابی صددرصدی به این هدف و سایر اهداف ترسیم شده را به وجود آوردند و هم با تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی موافقت کردند.
در پیامی که امام (ره) خطاب به اعضای ستاد انقلاب فرهنگی صادر کردند، نوشتند: «اکنون که با تأییدات خداوند متعال و عنایت و دعای حضرت بقیة الله ـ روحی لمقدمه الفداء ـ دانشگاهها و مدارس عالی کشور کار خود را در سطح وسیعی شروع کرده اند و حرکت سازندگی با تمام ابعادش در کشور اسلام رو به گسترش است و مغزهای متعهد و متخصص به فعالیتهای پرارج خود ادامه می دهند، با اخراج کارشناسان خائن اجنبی و فرار کارشناسان غرب و شرق زده، که کشور را وابسته به خارج در تمام ابعاد نموده بودند، نیاز مبرم به متخصصان متعهد و اسلام شناسان متخصص و مغزهای متفکر وطن خواه و نیروهای فعال ماهر و اساتید و مربیان ومعلمان معتقد به اسلام و استقلال کشور در تمام کشور محسوس و در علوم دانشگاهی و فرهنگ مترقی محسوس تر می باشد و ضرورت توسعه و اصلاح مراکز آموزشی و انقلاب فرهنگی به معنای واقعی هر روز روشنتر می گردد.»
ایشان ادامه دادند: «به حمدالله ستاد انقلاب فرهنگی در مدت کوتاهی که از عمرش گذشته خدمتهای ارزنده و گامهای مفید و مؤثری در این امر حیاتی برداشته؛ و مورد تقدیر و تشکر است ولی خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ آموزندۀ اسلامی ـ ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت کشید و با نفوذ عمیقِ ریشه دار غرب مبارزه کرد و ما می دانیم که اگر با دقت ریشه یابی کنیم، آنچه بر ملت ما گذشته و اکنون می گذرد حتی جنگ تحمیلی، سرچشمه از دانشگاه غرب زده و متخصصان غیر متعهد و وابسته گرفته است.»
امام خمینی ادامه دادند: «مع هذا، قشر متدین انقلابی اعم از اساتید متعهد و معلمان وطنخواه اسلامی و دانشجویان انقلابی موظفند با هوشیاری بدون غفلت از این مسئله مهم، به دانشگاهها و مدارس و آنان که هنوز خواب رژیم سابق را می بینند و رویه های فرهنگ شرق را در سر می پرورانند. اجازه ندهند که خارج از دروس موظف خود به صحبتهای انحرافی بپردازند. و در صورتی که نصیحت برآنان اثر نداشت به شورایعالی انقلاب فرهنگی، که شکل گرفته است و انجام وظیفه می کند، اطلاع دهند و باید بدانند با مسامحه در این امر به تدریج در دانشگاهها و دبیرستانها خط انحرافی، نفوذ خواهد کرد و در پیشگاه خداوند متعال مسئول هستند.»
رهبر فقید انقلاب اسلامی در این نامه با انتصاب مجدد اعضای ستاد فرهنگی و رؤسای سه قوه، حجج اسلام آقایان خامنه ای، موسوی اردبیلی و رفسنجانی و مهدوی کنی و سید کاظم اکرمی، وزیر آموزش و پرورش، سید رضا داوری، نصرالله پور جوادی و محمد رضا هاشمی را به عضویت ستاد در آوردند.
پس از صدور این فرمان، محمدعلی انصاری از اعضای دفتر در نامه ای به امام خمینی پیشنهاد داد: آیا لازم است در خبر، نام ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر داده شود؟
امام (ره) نیز در پاسخ مرقوم کردند: «لزومی ندارد، ولی مانعی ندارد.»
منبع : عصر ایران