زندگینامه و نحوه به شهادت رسیدن قاسم ابن حسن
قاسم ابن حسن ابن علی ابن ابیطالب در واقعه عاشورا در کنار عمویش حسین ابن علی به نبرد پرداخت و به شهادت رسید. وی در واقعه عاشورا، نوجوانی ۱۳ یا۱۴ساله بود.
به گزارش پارت نیوز؛ حضرت قاسم ابن حسن علیه السلام فرزند امام حسن مجتبى علیه السلام است در مورد تاریخ ولادت ایشان اطلاع دقیقى در دست نیست ولى عموما در پنجم رمضان شهرت یافته است. مادر او بانویى بزرگوار به نام ام ولد است که نام ایشان نجمه بوده است. حضرت قاسم علیه السلام حدود ۲-۳ سال قبل از شهادت پدر بزرگوارش دیده به جهان گشود.
از این رو با عموى مهربان خویش حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خو گرفته بود. و در دامان امام حسین علیه السلام پرورش یافت. ظاهراً شکل و شمایل ظاهرى و خصوصیات دیگر حضرت قاسم علیه السلام شباهت بسیارى به پدر بزرگوارش امام حسن علیه السلام داشته به گونهای که امام حسین علیه السلام با دیدار او از برادر محبوب خویش یاد میکرد و فرزند برادرش را در آغوش میگرفت و نوازش میکرد. چهرهی آن حضرت چنان زیبا و دل انگیز بود که او را به پارهی ماه یا ستارهی زیبا تشبیه کردند.
فهرست
چکیدهای از بیوگرافی حضرت قاسم
نام:قاسم ابن حسن ابن علی ابن ابی طالب
زاده:۵ رمضان، سال ۴۷ هجری
زادگاه:مدینه، خلافت اموی
درگذشته:۱۰ محرم، سال ۶۱ هجری
آرامگاه:حرم امام حسین
محل دفن:کربلا، عراق، خلافت اموی
بیوگرافی حضرت قاسم ابن حسن (ع)
فرزند امام حسن مجتبی( ع)، حضرت قاسم( ع) نام دارد. نام مادر حضرت قاسم، رَمله میباشد. سه نفر از فرزندان امام حسن( ع) به نامهای قاسم، ابوبکر و عبدالله، طبق گفتهی مرحوم شیخ مفید، در کربلا شهید شدهاند. همچنین عبیدالله، فرزند دیگری از فرزندان امام حسن( ع) بود که به نقل از مرحوم محدث قمی در کربلا شهید شد. پدر حضرت قاسم( ع) در سن دو سالگی فرزندش به شهادت رسید و حضرت قاسم در مهد تربیت حسینی پرورش یافت.
کثرت علاقهی امام حسین( ع) نسبت به حضرت قاسم
شواهد بسیاری به علاقهی زیاد امام حسین( ع) نسبت به قاسم ابن حسن ( ع)، وجود دارد؛ یکی از آنها این است که حضرت سیدالشهداء( ع) صرفا در وداع حضرت قاسم( ع) غش کرد و در وداع هیچیک از شهدای دیگر اینگونه نشد. حضرت سیدالشهداء( ع) به حضرت قاسم( ع) در ابتدای امر، اجازهی به میدان رفتن را نداد و وقتی که حضرت قاسم، دست و پای عموی بزرگوارش را بوسید و التماس کرد؛ حضرت سیدالشهداء( ع) به انجام این امر رضایت داد. پس از شنیدن نالهی حضرت قاسم( ع) توسط امام حسین( ع)، با شتاب، خودش را به بالین حضرت قاسم رساند و در آن لحظه، لشکر را نفرین کرد.
همانطور که امام حسین( ع)، صورتش را بر روی صورت علی اکبر( ع) قرار داد؛ سینهی خود را در بالین حضرت قاسم( ع)، به سینهی او چسباند که این کار، بیانگر این بود که میزان محبت حضرت سید الشهداء( ع) به حضرت قاسم( ع) و علی اکبر( ع)، یکسان بود.
حضرت قاسم در شب عاشورا
بعد از این که حسین بن علی بن ابیطالب در شب عاشورا به یارانش گفت که در روز بعد، تمامی آنها کشته میشوند، قاسم بن حسن از عمویش پرسید که آیا من هم فردا در بین یارانتان کشته میشوم؟ حسین بن علی در جواب به او گفت:” فرزندم مرگ را چگونه میبینی؟” قاسم به وی گفت که مرگ در نزد من شیرین تر از عسل است. عمویش نیز در ادامه گفت:” آری، تو نیز فردا شهید میشوی.”
امام به حضرت قاسم فرمود:تو و عبدالله شیرخوار، پس از بلایی عظیم به شهادت میرسید. قاسم ابن حسن( ع) در روز عاشورا برای جنگ، مهیا شد و در نزد امام حسین( ع)، اجازهی جهاد گرفت و امام، پس از در آغوش گرفتی او با هم گریه کردند، سپس حضرت قاسم از امام حسین اجازه گرفت ولی امام نپذیرفت. هرچه حضرت قاسم، تلاش میکرد تا امام حسین، اجازهی جهاد به او بدهد؛ امام، اذن نمیداد تا آنکه بر پای عمویش افتاد و با بوسه و گریه و زاری از عمویش اجازه گرفت.
حضرت قاسم ابن حسن در روز عاشورا
حضرت قاسم، نزد حسین بن علی پس از عون بن عبدالله جعفر( پسر زینب بنت علی یا پسر همسرش) رفت و از او اذن خواست تا به میدان نبرد برود؛ ولی حسین بن علی نپذیرفت. او توانست بعد از اصرارهای فراوان، از وی اجازه بگیرد. حضرت قاسم به نقل از حدیثی از علی بن حسین( امام چهارم شیعیان)، پس از علی اکبر به میدان رفت. جثهی حضرت قاسم، کوچک بود؛ به همین خاطر در میان لباسهای رزم، زرهی متناسب با او نیافتند و او یک لباس معمولی پوشید، او با گذاشتن یک عمامه بر روی سرش، بخشی از صورتش را پوشاند.
امام حسین( ع) طبق گفته ی بعضی از افراد، هنگامی که قاسم( ع) را به میدان فرستاد، عمامهاش را دو نصف کرد و مانند کفن، نیمی از آن را بر تن قاسم( ع) پوشاند و بقیهی آن را بر سر قاسم( ع) بست. چهرهی قاسم( ع)، شبیه نیمهی قرص ماه بود که نیمی از صورت او را پارچهی عمامه پوشانده بود. قاسم در حال گریه کردن ، از خیمه بیرون آمد و بر اسبش سوار شد و به میدان جنگ رفت تا با دشمن بجنگد.
پاهای حضرت قاسم ابن حسن به خاطر جثهی ریزش به رکاب اسب نمیرسید. سپس عمروبن سعد بن نفیل اَزُدی گفت:به خدا سوگند یاد میکنم که به این پسر حمله میکنم، به او گفتم سبحان الله این چه تصمیمی است که گرفتهای؟ این گروه جمع شده در اطراف او، برایش اکتفا میکند. آن مرد گفت: سوگند به خدا، بر او میتازم و عاقبت به قاسم( ع) حمله کرد و با زدن شمشیری بر فرق مبارکش، سر او را شکافت. در این زمان حضرت قاسم( ع) از اسبش با صورت بر روی زمین پرت شد و فریاد زد:ای عمو! به فریادم برس.
ازدواج حضرت قاسم,حضرت قاسم ع,حضرت قاسم بن الحسن ع,شهادت حضرت قاسم حضرت قاسم (ع) ارادت خاصی به امام حسین داشت.
حمید بن مسلم میگوید: وقتی که امام حسین( ع)، صدای قاسم ابن حسن( ع) را شنید؛ با شتاب، خودش را به او رساند و خیره به قاسم( ع) شد. در همین حین، امام حسین( ع) با شمشیرش به عمرو حمله کرد و دستش را قطع کرد. صدای فریاد عمرو بحدی بلند بود که لشکریان هم صدایش را شنیدند، سواران اهل کوفه به سمت امام حمله کردند تا عمرو را نجات دهند ولی بدن عمرو به محض هجوم آوردن سواران کوفه، با سینهی اسبها برخورد کرد و در زیر پای اسبان به قتل رسید.
واکنش امام حسین به شهادت حضرت قاسم (ع)
پس از فرو نشستن گردوغبار، امام حسین در بالای سر حضرت قاسم ابن حسن ( ع) بود و حضرت قاسم داشت جان میداد و پایش را بر زمین میسایید. حسین( ع) درخصوص واکنش به شهادت حضرت قاسم گفت:لعنت خدا بر کسانی که شهیدت کردند، پدر و جدت در روز قیامت از آنها خونخواهی میکنند. سپس فرمود سوگند به خدا که عمویت نمیتواند ببیند او را صدا میزنی ولی اجابتت نمیکند یا درصورت اجابت کردن ، سودی ندارد؛ به خدا قسم، دشمنان عمویت از امروز، فراوان و یارانش اندک میشوند!
در این زمان ، امام حسین با در آغوش گرفتن حضرت قاسم و با چسباندن سینهاش به سینهی وی درحالیکه پاهای قاسم ابن حسن (ع) بر روی زمین کشیده میشد، به خیمهها رفت و او را در کنار علی اکبر (فرزندش) گذاشت. سپس سرش را به سمت آسمان، بلند کرد و گفت:« پروردگارا! این دشمنان را نابود کن، بهگونهای که اثری از هیچ یک از آنها نماند و آنان را هرگز عفو نکن. ای عموزادگان من، صبر و بردباری پیشه کنید. ای اهل بیت من، شما دیگر، از این پس ناراحتی نمیبینید.»
عروسی قاسم در صحرای کربلا واقعی است؟
بعضی از مداحان و روضه خوانان دربارهی داستان عروسی حضرت قاسم در صحنهی کربلا میگویند که ازدواج قاسم علیه السلام در کربلا با فاطمه بنت الحسین( ع)، کذب است؛ چون راجعبه این مسئله در کتب معتبرِ ذکر نشده و علاوه بر آن امام حسین علیه السلام ، دو دختر داشته که بر اساس کتب معتبرِ، یکی از آنها به نام سکینه بود که بر طبق فرمودهی شیخ طبرسی، سیدالشهداء علیه السلام ، سکینه را به عقد عبدالله درآورده بود و پیش از زفاف شدنش، عبدالله به شهادت رسید و نام دختر دیگرش فاطمه بوده که با حسن مثنی ازدواج کرد و در کربلا حضور داشت.
انتهای مطلب